دانشگاه پیشگام است یا صنعت!

16 دی 1403

gallery
گفت‌وگو با خانم دکتر سمیه قاسمی‌راد به بهانه انتخاب برترین مقاله کاربردی در همایش ISPST2024

چگونه صنعت از ظرفيت دانشگاه بهره ببرد؟

دانشگاه باید پیشگام باشد یا صنعت؟

 

به بهانه انتخاب مقاله برتر در کنفرانس ISPST2024، گفت‌وگویی با دکتر سمیه قاسمی‌راد انجام شد که در آن به چالش‌های همکاری بین صنعت و دانشگاه پرداخته شد. این مصاحبه که با محوریت نگرانی‌های صنعتی و انتظارات از دانشگاه انجام شد، تأکید ویژه‌ای بر لزوم ایجاد تعامل هدفمند بین این دو نهاد داشت.

یکی از نکات مطرح‌شده، نبود شفافیت از سوی صنعت در بیان نیازها و دغدغه‌های خود بود. دکتر قاسمی‌راد معتقد است که اگر صنعت پروژه‌های خود را دقیق و مرحله‌به‌مرحله تعریف کند، پژوهش‌های دانشگاهی می‌توانند به حل مسائل واقعی و توسعه فناوری‌های بومی کمک کنند. ایشان همچنین به فرصت‌های ویژه‌ای که شرکت‌ها می‌توانند از طریق همکاری با دانشگاه‌ها به‌دست آورند، اشاره کرد. نمونه‌ای از این رویکرد مثبت را می‌توان در نقش شرکت "پارسا پلیمر شریف" مشاهده کرد. این شرکت با ارائه جایزه بهترین تحقیق کاربردی، تلاش کرده است نگاه دانشگاهیان را به سمت پژوهش‌های هدفمند و کاربردی هدایت کند.

همچنین، دکتر قاسمی‌راد با تأکید بر نقش دانشگاه در تربیت نیروهای متخصص، بر اهمیت ایجاد دوره‌های کارورزی و تعریف پروژه‌های مشترک بین صنعت و دانشگاه اشاره کرد. در این میان، مسئولیت صنعت در تعریف دقیق نیازها و رفع موانعی همچون نگرانی‌های محرمانگی نیز از مواردی بود که مورد بحث قرار گرفت.

از نگاه دکتر قاسمی‌راد پارسا پلیمر شریف، به‌عنوان الگویی موفق در ایجاد پیوند بین دانشگاه و صنعت معرفی است. که توانسته با نگاهی هدفمند، تحقیقات دانشگاهی را به سمت تولید محصولات جدید و حل مسائل واقعی سوق دهد. در ادامه مشروح گفتگو با دکتر سمیه قاسمی‌راد را می‌خوانید:

 

 لطفاً خودتان را معرفی و در مورد سوابق تحصیلی و علمی خودتان توضیح بفرمایید.

من سمیه قاسمی‌راد، عضو هیئت علمی گروه مهندسی پلیمر و معاون آموزشی دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه تربیت مدرس هستم. در سال ۱۳۸۲ وارد مقطع کارشناسی مهندسی پلیمر در دانشگاه امیرکبیر شدم. از همان دوران کارشناسی، فعاليت خود را با جناب آقای دکتر ناصر محمدی آغاز کردم. پژوهش کارشناسی ما در آن زمان، برخلاف شرايط فعلی، صرفاً یک کار مطالعاتی و مرور مقالات نبود؛ بلکه پژوهش جدی و عملی انجام می‌دادیم. در ادامه، به‌عنوان دانش‌آموخته برتر، وارد مقطع کارشناسی ارشد شدم. پس از اتمام کارشناسی ارشد، همچنان تحت راهنمایی‌های آقای دکتر محمدی، مقطع دکترا را نیز در همان دانشگاه ادامه دادم. بنابراین، تمام مقاطع تحصیلی‌ام را در دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی‌تکنیک تهران) گذراندم و در سال ۱۳۹۴ فارغ‌التحصیل شدم.

پس از اتمام تحصیلات، همکاری خود را با دانشگاه علوم و تحقیقات آغاز کردم و سپس از سال ۱۳۹۶ به‌عنوان عضو هیئت علمی به دانشگاه تربیت مدرس پیوستم. زمینه تخصصی من شامل دو شاخه اصلی است: پژوهش در حوزه چسب‌ها و پوشش‌ها و پژوهش در حوزه کلوئیدهای پلیمری.

در زمينه مسئوليت اجرایی، از اواخر سال ۱۴۰۱ به‌عنوان معاون آموزشی دانشکده مهندسی شیمی فعالیت خود را آغاز کردم. گروه مهندسی پلیمر ما نیز در این دانشکده فعال است. این دانشکده شامل شش گروه آموزشی است و من هم‌اکنون در این مجموعه مشغول خدمت هستم.

امسال پژوهش‌های من عمدتاً بر چسب‌ها و پوشش‌ها متمرکز بود و گروه پژوهشی‌ام توانست تعداد قابل‌توجهی مقاله ارائه کند. با این حال، پژوهشی که مورد تأیید و توجه مجموعه قرار گرفت، مطالعه‌ای بود که توسط دانشجوی دکترای من، آقای مهندس علی احمدی دهنوئی، انجام شده بود.

 

 تحقیقات کاربردی در پاسخگویی به نیازهای امروز صنعت کشور چه نقشی دارند؟

به نظرم بررسی آمار نشان می‌دهد تعداد پژوهش‌های انجام‌شده در حوزه پلیمر بالاست. دلیل این امر، تعداد زیاد دانشگاه‌هایی است که در این حوزه فعالیت می‌کنند. اما کیفیت این پژوهش‌ها بسته به امکانات، زمان تخصيص‌داده‌شده و توانایی گروه‌های مختلف، متفاوت است. با این حال، پژوهش‌های کیفی و ارزشمندی هم وجود دارند که تعدادشان کم نیست.

با این وجود، اینکه پژوهش‌ها تا چه حد مفید و کارآمد باشند، جای سؤال دارد. علت این است که ظرفیت‌های علمی در کشور وجود دارد، اما صنعت به‌طور کامل از این ظرفیت‌ها استفاده نمی‌کند. بسیاری از شرکت‌ها ترجیح می‌دهند مواد و فناوری‌های موردنیازشان را وارد کنند، در حالی که کشور ظرفیت بالایی برای تولید این محصولات دارد. اگر صنعت دغدغه‌ها و نیازهایش را به‌طور شفاف مطرح کند و پروژه‌های هدفمندی تعریف کند، پژوهش‌ها می‌توانند به سمت حل مسائل واقعی متمرکز شوند.

برای مثال، گاهی صنعت یک پروژه کلی تعریف می‌کند و انتظار دارد با یک پژوهش به محصول نهایی برسد. در حالی که این پروژه‌ها باید به چندین بخش کوچک‌تر تقسیم شوند و هر مرحله به‌صورت هدفمند اجرا شود. همچنین، باید مشخص باشد که مثلاً در سه سال آینده چه دستاوردهایی مورد انتظار است. این برنامه‌ریزی، همکاری صنعت و دانشگاه را مؤثرتر می‌کند.

 

درباره آیین‌نامه‌ها و ارتباط دانشگاه با صنعت

در گذشته، آیین‌نامه‌های ارتقای اساتید عمدتاً بر چاپ مقالات متمرکز بود. اما در سال‌های اخیر، ارتباط با صنعت نیز به یک الزام تبدیل شده است. این ارتباط به دو صورت دنبال می‌شود:

1. فرصت مطالعاتی اساتید در صنعت

2. اجرای طرح‌ها در قالب قرارداد دانشگاه با صنعت

اکثر همکاران یا فرصت مطالعاتی صنعتی دارند یا قراردادهای صنعتی را پیش می‌برند. با این حال، مشکلی که در این زمینه وجود دارد، این است که پژوهش‌های صنعتی لزوماً منجر به چاپ مقاله نمی‌شوند که دانشجو از امتياز آن برای دانش‌آموختگی استفاده کند. بسیاری از مشکلات صنعتی در مراحل اولیه‌اند و خروجی دانشگاهی قابل‌انتشاری ندارند. البته اکنون شرایطی فراهم شده است که پژوهش‌های کاربردی دانشجویان نیز پذیرفته شود، مشروط بر اینکه معیارهای فناورانه مشخصی داشته باشد.

 

چالش زمان‌بندی صنعت و دانشگاه

یکی از مشکلات اصلی این است که صنعت معمولاً نمی‌پذیرد پروژه‌ای که یک دانشجوی ارشد یا دکتری انجام می‌دهد، دو یا چهار سال طول بکشد. بسیاری از صنایع به دنبال راهکارهای سریع و نزدیک به تولید هستند و این بازه زمانی طولانی برای آن‌ها قابل قبول نیست. در نتیجه، نیاز است که صنعت و دانشگاه به هم نزدیک‌تر شوند.

صنعت باید دغدغه‌ها و نیازهایش را مشخص و شفاف بیان کند و برای همکاری معیارهای روشنی تعریف کند. از طرف دیگر، دانشگاه نیز باید پژوهش‌ها را به‌گونه‌ای مدیریت کند که هم پاسخگوی نیازهای صنعت باشد و هم دانشجو بتواند در بازه زمانی مشخص فارغ‌التحصیل شود.

 

مسائل محرمانگی در همکاری با صنعت

یکی از موانع اصلی در تعامل صنعت و دانشگاه، نگرانی‌های مربوط به محرمانگی دانش فنی و فرمول‌بندی‌هاست. با این حال، اگر چارچوب‌های مشخصی برای همکاری تعریف شود و هر دو طرف با هدف مشترک و شفاف وارد تعامل شوند، این مشکلات قابل‌مدیریت خواهد بود. هدف این است که پژوهش‌ها هدفمندتر شوند و در عین حال، صنعت نیز از ضررهای احتمالی جلوگیری کند.

 

به چه میزان نگاه کاربردی (با تعریف بالا) در مقالات کنفرانس ISPST دیده می‌شود؟ آیا اصولاً انتظار نگاه کاربردی در این کنفرانس را مهم تلقی می‌کنید؟

کنفرانس‌ها در سراسر دنیا با هدف بحث و تبادل نظر میان دانشگاهیان و در مواردی، افراد صنعتی که به پژوهش‌های دانشگاهی علاقه‌مند هستند، برگزار می‌شوند. این نوع تعامل به ارتقای دانش و ایجاد راه‌حل‌های جدید کمک می‌کند. البته برای افزایش تأثیرگذاری کنفرانس‌ها باید از هم‌زمانی آن‌ها با رویدادهای دیگر، مانند نمایشگاه‌های صنعتی (مانند ایران پلاست)، جلوگیری شود.

در دوره اخیر کنفرانس ما، چنین هم‌زمانی وجود داشت که احتمالاً به دلیل شرایط آب‌وهوایی تبریز بود. اما با برنامه‌ریزی بهتر، حتی یک هفته تفاوت زمانی می‌توانست از بروز این مسئله جلوگیری کند. چنین هماهنگی‌هایی می‌تواند تأثیر مثبتی بر کیفیت ارتباطات ایجادشده در کنفرانس داشته باشد، حتی اگر تعداد این ارتباطات کم باشد.

 

ارتباط صنعت با فارغ‌التحصیلان دانشگاهی

گاهی این دیدگاه وجود دارد که دانش‌آموختگان دانشگاهی برای صنعت مناسب نیستند. اما به نظر من این موضوع واقع‌بينانه نيست. برای حل مشکلات صنعت، وجود دانش کافی و مناسب ضروری است. در واقع، این حلقه‌ای از دانش و تجربه است که باید تکمیل شود. یک دانش‌آموخته دانشگاهی ممکن است در بدو ورود به صنعت فاقد تجربه لازم باشد، اما با چند ماه فعالیت در مجموعه، می‌تواند به سطح مطلوب برسد.

دانشجویان ما در حال حاضر توانمند هستند و ایده‌های بسیار خوبی دارند. وظیفه دانشگاه این است که به آن‌ها دانش پایه و مهارت‌های لازم را آموزش دهد. برنامه‌هایی نظیر کارورزی و دوره‌های کارآموزی که دانشجویان را به صنعت نزدیک‌تر می‌کند، نیز به این موضوع کمک کرده‌اند. با این حال، نباید انتظار داشت که دانش‌آموخته دانشگاهی بدون تجربه، از بدو ورود به صنعت، به اندازه فردی با ده یا بیست سال تجربه در صنعت، بر موضوعات اشراف داشته باشد. اما با دانشی که کسب کرده، می‌تواند با صرف زمان محدود، برای حل مشکلات، به سطح بالایی برسد و پیشرفت بیشتری داشته باشد.

 

افزایش ارتباط دانشجویان با صنعت

خوشبختانه در سال‌های اخیر شاهد افزایش تعامل دانشجویان با صنعت بوده‌ایم. این روند نه‌تنها برای ارتقای مهارت دانشجویان مؤثر است، بلکه به صنعت نیز کمک می‌کند تا از ظرفيت علمی دانشگاه بهره‌مند شود. دانشجویانی که مدتی در صنعت فعالیت می‌کنند و سپس به دانشگاه بازمی‌گردند، هم تجربه عملی بیشتری دارند و هم می‌توانند از این تجربه برای بهبود پژوهش‌های خود استفاده کنند.

 

تأثیر کارورزی و تعامل دانشجویان با صنعت

برنامه‌های کارورزی که دانشجویان در آن‌ها شرکت می‌کنند، تأثیرات مثبت بسیاری برای آن‌ها و شرکت‌های میزبان دارد. این برنامه‌ها باعث می‌شود موضوع پژوهش دانشجویان به مسائل صنعتی نزدیک‌تر شود و آن‌ها تجربه‌ای عملی از فضای واقعی صنعت کسب کنند. برای شرکت‌ها نیز این تجربه جالب و مفید است، زیرا می‌توانند ظرفیت و توانایی‌های دانشجویان را به‌طور مستقیم ارزیابی کنند.

به‌عنوان نمونه، شرکت انرژی دانا برنامه‌ای تحت عنوان طرح باور با دانشگاههای برتر کشور و به‌طور ویژه با دانشگاه صنعتی اميرکبير اجرا کرده است. در این طرح، دانشجویان برتر می‌توانند در يکی از کسب‌وکارهای مختلف شرکت انرژی دانا دوره کارورزی بگذرانند و برای مثال يادگيری عملی روی دکل‌های نفتی داشته باشند. اجرای اينگونه برنامه‌ها تأثیر مثبتی بر خودباوری دانشجویان دارد و دانشجویان علاوه‌بر یادگیری مهارت‌های صنعتی، برای آینده شغلی خود آماده‌تر می‌شوند. شرکت نیز می‌تواند پیش از استخدام، عملکرد و ظرفیت واقعی افراد را ارزیابی کند.

 

تعامل صنعت با دانشگاه در تحصیلات تکمیلی

در مقطع کارشناسی، برنامه‌های کارورزی ابزاری مؤثر برای آشنایی دانشجویان با فضای صنعت است. اما در مقاطع تحصیلات تکمیلی، صنعت می‌تواند نقشی فعال‌تر و تأثیرگذارتر داشته باشد. دانشگاه تربیت مدرس که تنها در مقاطع تحصیلات تکمیلی فعالیت می‌کند، این فرصت را فراهم کرده است تا پژوهش‌ها هدفمندتر و تخصصی‌تر تعریف شوند. در شرایط اقتصادی کنونی کشور، مانند محدودیت‌های ارزی، این پژوهش‌ها می‌توانند به حل مشکلات صنعت و توسعه محصولات در بازه زمانی مشخص کمک کنند.

برای مثال، شرکت‌ها می‌توانند با تعریف پژوهش‌هایی هدفمند که به نیازهای آتی آن‌ها پاسخ می‌دهند، از ظرفیت دانشگاه استفاده کنند. هزینه انجام این پژوهش‌ها برای صنعت به‌صرفه و مزایای آن بسیار گسترده است:

  • حل بخشی از مشکلات صنعتی در پایان پژوهش،
  • ایجاد انگیزه در دانشجویان برای مشارکت بیشتر،
  • پایش کیفیت و توانایی دانشجویان در طول انجام پروژه.

 

همکاری با اساتید و مشاوران صنعتی

در دانشگاه تربیت مدرس، استفاده از اساتید و مشاوران صنعتی به بخشی از برنامه آموزشی و پژوهشی تبدیل شده است. به‌عنوان مثال:

    اساتید خبره صنعتی در برخی از دروس حضور یافته و جلسات محدودی را به تدریس مباحث عملی برای دانشجویان اختصاص می‌دهند.

    در پروژه‌های پژوهشی، از مشاوران صنعتی برای راهنمایی دانشجویان استفاده می‌شود.

چنین تعاملاتی می‌تواند کیفیت آموزش و پژوهش را افزایش دهد و دانشجویان را برای ورود به صنعت آماده‌تر کند. همچنین، شرکت‌ها می‌توانند در طول پژوهش، دانشجویان را ارزیابی کرده و در صورت تمایل، آن‌ها را پس از فراغت از تحصيل به استخدام درآورند. این رویکرد باعث صرفه‌جویی در زمان و هزینه‌های آموزشی پس از استخدام نیز خواهد شد.

 

با توجه به این نکات، چرا شرکت‌ها ترجیح می‌دهند که واحدهای R&D مستقر در مجموعه‌شان باشد و آن دانش به‌صورت محلی در مجموعه خودشان تولید بشود، اما تمایل به استفاده از ظرفيت دانشگاه ندارند؟

در صنعت، شرکت‌هایی که دارای بخش تحقیق و توسعه (R&D) هستند، معمولاً با مشکلاتی نظیر محرمانگی اطلاعات مواجه‌اند. این شرکت‌ها نگران افشای دانش فنی و فرمولاسیون‌های اختصاصی خود هستند، اما این مسئله را می‌توان از طریق تدابیر حقوقی در قراردادهای پژوهشی برطرف کرد. به‌عنوان مثال، می‌توان در بندهای قرارداد مشخص کرد که اطلاعات محرمانه تحت حفاظت قرار گیرند و دانشجویانی که در پروژه‌های پژوهشی شرکت می‌کنند، متعهد به امضای قراردادهای محرمانگی (NDA) شوند. این راهکار می‌تواند اعتماد شرکت‌ها را جلب کند و زمینه را برای همکاری گسترده‌تر با دانشگاه‌ها فراهم سازد.

با این حال، تعداد قابل‌توجهی از شرکت‌ها در کشور فاقد بخش تحقیق و توسعه هستند یا به اهمیت آن اعتقاد چندانی ندارند. این شرکت‌ها معمولاً خط تولید خود را از کشورهای دیگر وارد می‌کنند و برای راه‌اندازی یا رفع مشکلات، از نیروهای خارجی مانند متخصصان چینی کمک می‌گیرند. در این رویکرد، نه‌تنها اتکا به دانش داخلی صورت نمی‌گیرد، بلکه مشکلات تولید نیز معمولاً به‌صورت موقت برطرف می‌شود و کیفیت محصولات به‌طور پایدار حفظ نمی‌شود.

بنابراين عدم توجه به تحقیق و توسعه در اين صنایع باعث می‌شود که محصولات در مواجهه با تغییرات یا مشکلاتی نظیر قطعی برق یا گاز، دچار نوسانات کیفی شوند. علاوه بر این، این شرکت‌ها با اتخاذ چنین رویکردی از ظرفیت‌های علمی دانشگاه‌ها بهره نمی‌برند و تولید دانش فنی بومی نیز به حاشیه رانده می‌شود.

لازم است که نگاه به تحقیق و توسعه در صنعت تغییر کند. شرکت‌ها باید درک کنند که استفاده از علم و دانش دانشگاهی نه‌تنها به حل مشکلات تولید کمک می‌کند، بلکه زیرساخت‌های علمی و فنی کشور را نیز تقویت می‌کند. همکاری نزدیک‌تر با دانشگاه‌ها و تعریف پروژه‌های پژوهشی هدفمند می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا در کنار بهبود کیفیت محصولات، هزینه‌های تولید را نیز کاهش دهند و در نهایت رقابت‌پذیری خود را در بازارهای داخلی و خارجی افزایش دهند.

 

نظر شما در مورد جایزه "بهترین تحقیق کاربردی" که شرکت پارسا پلیمر شریف به یکی از مقالات این کنفرانس ارائه می‌کند، چیست؟ طی سالیان گذشته این جایزه به چه میزان مشوق نگاه کاربردی در کنفرانس ISPST بوده است؟

واقعیت این است که من به‌دليل موفقيت جناب آقای دکتر باقری هم در دانشگاه و هم در شرکت پارسا پلیمر شریف، چندين سال قبل در خصوص اصول برقراری ارتباط درست با صنعت از ايشان راهنمایی گرفتم. زيرا شواهد نشان می‌داد که در مجموعه ايشان مطالعات پژوهشی سطحی نيستند و موضوعاتی که انتخاب می‌شدند، عمیق و هدفمند بودند. اين الگوی استفاده از علم در توسعه محصول برای ما هم تکرار شد؛ به‌طوری‌که با انجام پژوهش‌هايمان نه‌تنها توانستیم مقالات علمی منتشر کنیم، بلکه راهکار توسعه چندین محصول صنعتی را هم يافتیم. این محصولات شامل مواردی مانند پوشش‌های محافظ و چسب‌های فشارحساس تخصصی در زمینه‌های مختلف بودند که در حال تولید هستند.

این نوع انتخاب‌های هدفمند در پژوهش‌ها، برای من بسیار ارزشمند بود. چرا که از یک طرف باعث تولید محصولات کاربردی توسط دانشجويانم شد و از طرف دیگر انگیزه‌ای قوی برای ادامه مسیر علمی و صنعتی ایجاد کرد. رويکرد افرادی که در این سطح از علم و تجربه کار می‌کنند، برای من همواره آموزنده و الهام‌بخش است. به‌طور کلی، تجربه این چند سال به من نشان داد که وقتی صنعت به پژوهش علمی اعتماد می‌کند و برای آن سرمایه‌گذاری می‌کند، می‌توان دستاوردهای بزرگی رقم زد.

 

نقش شرکت‌ها و دانشگاه‌ها را به صورت مجزا اشاره بفرمایید.

دانشگاه به نظر من نهادی است که مأموریت اصلی آن تربیت متخصصان است. دانشگاه باید بستری فراهم کند که دانشجویان بتوانند دید کافی و جامع نسبت به موضوعات تخصصی در رشته خود پیدا کنند. از سوی دیگر، اگر صنعت بخواهد روی پای خود بایستد و در مسیر توسعه و خودکفایی حرکت کند، نیازمند همت، اعتقاد و برقراری ارتباط مؤثر با دانشگاه‌هاست. این ارتباط باید از طریق کسب اطلاع کافی از تخصص اعضای هيئت علمی و استفاده از ظرفیت دانشگاه‌های مختلف تقویت شود.

قبل از آغاز بحث، من درباره نقش انجمن‌های علمی کشوری صحبت می‌کردم و معتقدم که این انجمن‌ها می‌توانند نقش بسیار مهمی در پیشبرد ارتباط بین دانشگاه و صنعت ایفا کنند. در حال حاضر، ما در حوزه آموزش تلاش‌هایی برای رفع نقص‌ها انجام داده‌ایم. به‌عنوان نمونه، همین هفته با انجمن آموزش مهندسی ایران تعاملاتی داشتیم تا راهکارهایی را برای بهبود کیفیت آموزش در مهندسی شیمی پيدا کنیم. دانشگاه‌ها درصدد هستند که به سمت استفاده از روش‌های نوین تدریس حرکت کنند؛ روش‌هایی که در آن دانشجویان مشارکت فعال‌تری در فرآیند یادگیری داشته باشند. این رویکرد جدید، فرآیند یاددهی-یادگیری را بهبود می‌بخشد و دانشجویان را درگیرتر می‌کند.

به نظر من، در این بخش فعالیت‌های مثبتی انجام شده است، اما همچنان جا دارد که با سرعت بیشتری به سمت نسل‌های پیشرفته‌تر آموزش عالی حرکت کنیم. دانشگاه‌ها قدم‌های خوبی در این راستا برداشته‌اند، اما از طرف دیگر، صنعت هم می‌تواند از این موقعیت‌ها بهره‌برداری کند. در حال حاضر، دانشگاه می‌تواند نیروی مشارکت‌کننده در پروژه‌های صنعتی با هزینه‌ای معقول برای صنعت فراهم کند که پژوهش‌های مورد نیاز را انجام دهد و نتایج کاربردی ارائه کند. صنعت نیز می‌تواند با پرداخت هزینه‌های نسبتاً کم برای حمایت از پژوهش‌ها و همکاری با دانشگاه، به این روند کمک کند.

برای تحقق این ارتباط، هر دو طرف نیاز دارند که بیش از پیش به هم نزدیک شوند و درگیر تعاملات مشترک شوند. همچنین، انجمن‌های علمی باید نقش خود را پررنگ‌تر ایفا کنند. این انجمن‌ها می‌توانند بستری مناسب برای تقویت همکاری‌ها بین دانشگاه و صنعت فراهم کنند و روند توسعه علمی و صنعتی کشور را تسریع بخشند.

 

برخی صاحبنظران عدم همزبانی دانشگاه و صنعت را به عنوان نقطه ضعف در کشور مطرح میکنند. آیا شما با این گزاره موافقید؟ علت و راه چاره را چه میدانید؟

ما در دانشگاه اخیراً پیشنهادی را مطرح کرده‌ایم که در راستای مسئولیت‌های آموزشی، نیازهای متخصصین صنعتی در طراحی طرح درس‌ها و سرفصل‌های آموزشی لحاظ شود. این پیشنهاد به‌ویژه در رشته‌های مهندسی، مثل رشته ما، که ارتباط نزدیکی با صنعت دارند، اهمیت ویژه‌ای دارد. برای این منظور، از نظرات صنعتگران برای تدوین سرفصل‌ها استفاده می‌کنیم تا اطمینان حاصل شود که آموزش‌ها با نیازهای واقعی صنعت همخوانی دارند.

بسیاری از مفاهیمی که در کلاس‌های مهندسی تدریس می‌شوند، هم‌اکنون با مثال‌های واقعی از صنعت همراه هستند. دانشجوها امروزه دیگر مانند گذشته صرفاً شنونده نیستند و انتظار دارند که به‌سرعت به کاربردهای عملی مباحث پی ببرند. این تغییر نگرش باعث شده است که مثال‌های واقعی صنعتی به بخش جدایی‌ناپذیری از آموزش در رشته‌های مهندسی تبدیل شوند.

یکی از چالش‌های مطرح، تفاوت زبان دانشگاه و صنعت است. این تفاوت قابل‌انکار نیست و حتی من خودم در ابتدای کار با این مسئله مواجه بودم. در ارتباط با افراد صنعتی، با اصطلاحاتی روبرو شدم که نمی‌دانستم منظورشان چیست، هرچند علم متناظر با آن را می‌شناختم. اما این مسئله به خودی خود مانع بزرگی نیست؛ مهم این است که هدف مشترکی را دنبال کنیم و در نهایت به آن چیزی برسیم که صنعت نیاز دارد. اگر انتظارات برآورده نمی‌شود، علت اصلی ممکن است کمبود اطلاعات دقیق و شفاف باشد.

برای نمونه، یکی از مشکلاتی که ما در پلیمر داریم این است که بسیاری از صنایع اجازه بازدید از خطوط تولیدشان را نمی‌دهند، حتی برای دانشجویان. این مسئله مانعی جدی برای شناخت چالش‌های واقعی تولید است. تا زمانی که خط تولید و شرایط آن به‌خوبی درک نشود، نمی‌توان فرمول‌بندی‌هایی طراحی کرد که واقعاً کارآمد باشند. اگر طراحی‌ها بر اساس شرایط ناآشنا انجام شوند، نتیجه مطلوبی نخواهند داشت. بنابراین، صنایع باید اطلاعات کامل و دقیقی از خطوط تولید و فرآیندهای خود در اختیار دانشگاه‌ها قرار دهند تا پژوهش‌های دانشگاهی بتوانند مشکلات واقعی را حل کنند.

در پروژه‌هایی که از طرف صنعت به دانشگاه‌ها واگذار می‌شوند، تجربه‌های موفقیت‌آمیزی وجود دارد. به‌عنوان مثال، در پروژه‌ای که روی تولید چسب‌های خاص کار کردیم، بسیاری از مشکلات تولیدی برطرف شدند. وقتی این محصولات در مقیاس پایلوت و صنعتی به نتیجه رسیدند، اعتماد صنعت به توانایی‌های دانشگاه بازگشت. این نوع همکاری‌ها نشان داده است که اختلاف بین صنعت و دانشگاه در حال کاهش است.

امروز می‌بینیم که شرکت‌هایی که به موفقیت دست پیدا می‌کنند، بیشتر از تخصص‌های دانشگاهی بهره می‌برند. این شرکت‌ها تمایل بیشتری به سرمایه‌گذاری در دانش و تخصص بومی دارند و کمتر به برون‌سپاری یا خرید فناوری‌های آماده متکی هستند. به نظر من، این روند مثبتی است که می‌تواند به تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه و پیشرفت متقابل هر دو طرف کمک کند.

 

خوب، با توجه به این نکته‌ای که فرمودید، چرا دانشگاه یک محیط فردی شبیه یک کارخانه واقعی مهیا نمی‌کند که اختلافی یا آن عدم همزبانی بین دانشگاه و صنعت که شکل واقعی در این محیط باشد در آنجا برطرف شود؟

در سال‌های اخیر، دانشگاه‌ها به سمت گسترش فعالیت‌های خود در حوزه‌های کاربردی و صنعتی حرکت کرده‌اند. نمونه بارز این تغییر، فعال‌سازی پارک‌های علم و فناوری و استقرار شرکت‌های دانش‌بنیان در اطراف دانشگاه‌هاست. به‌طور خاص، دانشگاه صنعتی شریف با فراهم کردن فضای فیزیکی برای شرکت‌های مختلف در اطراف خود، بستری برای تعامل نزدیک‌تر بین دانشگاه و صنعت ایجاد کرده است. این رویکرد نشان‌دهنده یک تحول مثبت در جهت برقراری ارتباط بیشتر علم و فناوری با نیازهای واقعی جامعه و صنعت است.

با این حال، باید به این نکته توجه داشت که ماهیت اصلی دانشگاه، یعنی مکانی برای تولید دانش و تربیت متخصص، باید حفظ شود. دانشگاه نمی‌تواند و نباید تبدیل به یک کارخانه یا صرفاً یک واحد تولیدی شود. رسالت دانشگاه در آموزش و پژوهش است و این نقش اساسی نباید تحت تأثیر تمرکز بیش از حد بر فعالیت‌های صنعتی خاص قرار بگیرد.

با وجود این، دانشگاه‌ها می‌توانند بزرگ‌تر و فعال‌تر عمل کنند، بدون اینکه ماهیت خود را از دست بدهند. این به معنای ایجاد فرصت‌های بیشتر برای ارتباط با صنعت، توسعه فناوری‌های نوین و فراهم کردن زمینه برای انجام پژوهش‌های کاربردی است، در حالی که همچنان بر رسالت اصلی خود یعنی تولید دانش و پرورش نیروی انسانی متخصص تأکید می‌کنند.

این تعادل میان حفظ ماهیت دانشگاه و تقویت ارتباط با صنعت، کلیدی است برای ایجاد محیطی که هم به توسعه علم و فناوری کمک کند و هم پاسخگوی نیازهای عملی و کاربردی جامعه باشد.

 

نقش پژوهشگاه‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان چیست؟ درمان این‌ها به چه ترتیب می‌توانند موثر باشند؟

پژوهش‌ها همان‌طور که از نامشان پیداست، باید بر اساس تحقیق و توسعه دانش صورت گیرند. مراکزی همچون پژوهشگاه‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان هر کدام مأموریت‌ها و نقش‌های خاص خود را در این زمینه ایفا می‌کنند.

شرکت‌های دانش‌بنیان معمولاً با تمرکز بر نوآوری و توسعه محصولات جدید، به دنبال پیدا کردن و بهره‌برداری از بازارهای خاص یا "بازارهای گوشه‌ای" هستند. نمی‌توان نقش آن‌ها را در توسعه اقتصادی و فناوری انکار کرد، چراکه این شرکت‌ها با رویکردهای نوآورانه، محرک‌های اصلی در پیشرفت تکنولوژی و رفع نیازهای خاص بازار هستند.

در عین حال، دانشگاه‌ها مأموریت متفاوتی دارند. دانشگاه‌ها اساساً به تربیت نیروی متخصص و ایجاد بسترهایی برای آموزش و پژوهش می‌پردازند. اگرچه ارتباط دانشگاه با صنعت و انجام پژوهش‌های کاربردی نیز اهمیت دارد، اما مأموریت اصلی آن‌ها تربیت نیروی انسانی با دانش و مهارت‌های مورد نیاز برای ورود به عرصه‌های مختلف تخصصی است.

از طرف دیگر، پژوهشگاه‌ها به عنوان مراکزی که معمولاً از امکانات و تجهیزات تخصصی‌تری برخوردارند، می‌توانند بستری مناسب‌تر برای تکميل پژوهش‌های دانشگاه‌ها و همچنین تعامل گسترده‌تر با صنایع باشند. این مراکز می‌توانند نقش مؤثری در تکمیل حلقه ارتباطی بین دانشگاه‌ها و شرکت‌ها ایفا کرده و زمینه‌ساز پیشرفت بیشتر در حوزه‌های صنعتی و فناوری شوند.

در نهایت، هر یک از این نهادها —دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان— نقش مکملی در توسعه علمی و صنعتی کشور دارند. مهم آن است که مأموریت‌های هر یک به‌درستی تعریف و پیاده‌سازی شوند و ارتباط مؤثری میان آن‌ها برقرار باشد تا بتوان از ظرفیت‌های موجود به بهترین نحو استفاده کرد.

انجمن علوم و مهندسی پلیمر ايران در سال‌های اخیر نقش مهمی در انسجام جامعه پلیمر ایفا کرده است. به‌ویژه طی دو سال گذشته، تلاش‌هایی برای برگزاری جلسات و نشست‌هایی میان مدیران گروه‌های پلیمری فعال در کشور صورت گرفته است. این اقدامات، اگرچه در ظاهر ساده به نظر می‌رسند، اما گامی اساسی در جهت نزدیک‌تر کردن افراد و نهادهای مرتبط با حوزه پلیمر به یکدیگر بوده است.

یکی از نیازهای اساسی این حوزه، ایجاد ارتباط و انسجام بیشتر میان اعضای جامعه پلیمری است. تا زمانی که این انسجام به‌خوبی شکل نگیرد، طرح بحث‌هایی نظیر انجام پژوهش‌های مشترک یا تقویت همکاری‌ها میان دانشگاه، صنعت و پژوهشگاه‌ها ممکن است با چالش‌هایی روبرو شود.

انجمن علوم و مهندسی پلیمر ايران، با پررنگ‌تر کردن نقش خود، می‌تواند به‌عنوان یک واسطه مؤثر عمل کند. از یک‌سو می‌تواند پژوهشگران دانشگاهی و دانشجویان را به صنایع معرفی کند، و از سوی دیگر، نیازها و دغدغه‌های صنعت را به جامعه دانشگاهی منتقل کند. همچنین، برگزاری نشست‌ها، همایش‌ها و کارگاه‌های آموزشی مشترک می‌تواند فرصت‌های تازه‌ای برای تبادل دانش و تجربه میان این دو بخش را فراهم آورد.

در نهایت، تقویت ارتباطات میان صنعت و جامعه پلیمری و ایجاد بسترهایی برای همکاری‌های عملیاتی‌تر، نه‌تنها به بهبود کیفیت پژوهش‌ها و محصولات منجر خواهد شد، بلکه زمینه‌ساز رشد و توسعه بیشتر این حوزه در کشور نیز خواهد بود.

 

به عنوان نکته پایانی و جمع‌بندی چه تذکری را برای مخاطبین این مصاحبه (اعم از دانشگاهی، صنعتی و یا مدیران دولتی) ضروری می‌دانید؟

من از شرکت پارسا پلیمر شريف خیلی تشکر می‌کنم که همچنان نقش پررنگش را در همایش‌ها حفظ کرده و این حقیقتاً یک انگیزه برای جامعه دانشگاهی است. همه منتظرند که ببینند بالاخره کدام پژوهش اول شد. این حس ارزشمندی است برای برندگان رقابت. فکر می‌کنم جامعه پلیمر باید بازتر به مسائل نگاه کند. صنعتی‌ها و دانشگاهی‌ها روبروی هم نیستند؛ می‌توانند با همدیگر همکاری کنند و به هم کمک کنند، مشروط بر اینکه چارچوب‌ها را حفظ کنند و به حفظ حریم‌ها معتقد باشند. همچنين توجه کافی به موضوعات روز دنیا داشته باشند؛ موضوعات روز مثل زیست‌پلیمرها، بازیافت، سامانه‌های پليمری هوشمند و پلیمرهای رسانا. صنعت یک مجموعه چالش‌های پایه دارد که می‌تواند به دانشگاه‌ها واگذار کند. بحث نوآوری‌ها هم با دانشگاهیان قابل‌انجام است.

جامعه دانشگاهی پلیمر ما واقعاً در مرز دانش کارهای ارزشمندی می‌کند که اگر شرکت‌ها از هم‌اکنون برای سال‌های آتی خود هدف‌گذاری و برنامه‌ريزی کنند، با رعايت حقوق همدیگر، دستيابی به محصولات پيشرفته امکان‌پذير می‌شود. اگر توجه کنیم به اینکه یک رابطه پایدار قرار است بين دانشگاه و صنعت وجود داشته باشد، همکاری‌ها هدفمند خواهد شد. در اين راستا باید بستر فراهم بشود، موضوعات با دید باز تعريف شود و به مسائل چندجانبه فکر شود. خیلی وقت‌ها می‌شنویم که پلیمر به تغییر اقلیم متهم می‌شود و مصرف کاغذ و ساير مواد جایگزین تبليغ می‌شود.

اما برای فهم اينکه آیا واقعاً اين موضوع حقیقت دارد، بايد آمار گرفته شود و ببینیم برای فراورش، استفاده و بازيافت هر کدام از اين مواد چقدر انرژی مصرف می‌شود. در دوران کرونا، ماسک‌ها و دستکش‌های پلیمری بود که باعث نجات جان بشر شد. نمی‌خواهم فقط از پلیمر حمایت کنم ولی می‌گویم در انتخاب مواد و سیاست‌گذاری‌ها باید دقت کرد. ضمناً بايد دريافت که چطور می‌توان ضمن توسعه محصولات پليمری، از آسيب به محیط‌زیست جلوگیری کرد. شرکت‌ها و سیاست‌های کلی باید دید عمیقی به مسائل داشته باشند و به جای دنبال‌کردن شعارها، دنبال حقایق باشند.